دسته بندی : هنر رویابینی

 

مراحل رویابینی :

ابتدا  می بایست رویا را برنامه ریزی کرد، یعنی داشتن تسلط دقیق و عملی بر موقعیت کلی رویا. طبق مثال مطرح شده در کتاب ، ممکن است در خواب ببینی که در کلاس درست هستی . برنامه ریزی کردن رویا دیدن ، یعنی اینکه نمی گذاری رویا به چیز دیگری بدل شود. برای مثال از کلاس درس به کوهستان نمی پری. به زبان دیگر کلاس درس را کنترل می کنی و نمی گذاری از بین برود تا وقتی که خودت بخواهی .

دون خوان دقت رویا دیدن را به منزله ی کنترلی وصف می کرد که شخص بر رویاهایش به این طریق به دست می آورد که پیوندگاه را در هر مکان جدیدی که در خلال رویا به آنجا تغییر مکان می داد، تثبیت می کرد. تفاوتی که بین دقت رویا دیدن و دقت دوم وجود دارد چنین است که دقت دوم مثل اقیانوسی است و دقت رویا دیدن همچون رودخانه ای که به آن می پیوندد. دقت دوم حالت و شرط آگاه بودن از دنیاهای کامل است، کامل مثل دنیای ما که کامل است.در حالی که دقت رویا دیدن شرط و حالتی است که از اشیای رویایمان آگاه می شویم.

 

 

خوان اول

آستانه ای است که با آگاه شدن از حس خاصی قبل از خوابی عمیق از آن می گذریم ، احساسی که بسان سنگینی مطبوعی است که نمی گذارد چشمانمان را بگشاییم. در لحظه ای که غوطه ور در تاریکی و سنگینی متوجه می شویم که داریم به خواب می رویم ، به این خوان می رسیم.برای این کار مراحلی که قابل دنبال کردن باشد وجود ندارد ، بلکه شخص فقط باید قصد کند که وقتی دارد به خواب می رود از آن با خبر باشد.

قصد کردن اولین خوان رویا دیدن یکی از وسایلی است که ساحران قدیم کشف کردند تا به دقت دوم و کالبد انرژی برسند.

ممکن است در رویا اشیایی آشنا یا ناآشنا ببینیم که ترکشهایی از انرژی بیگانه یعنی از جهان موجودات غیر ارگانیک باشد که به رویای ما می آیند.ساحران از این جریانهای بیگانه ی انرژی آگاهند ، به آنها توجه می کنند و آنها را از اشیای عادی رویایشان به این دلیل که از قلمروهای دیگر می آیند ، جدا می کنند . جدا کردن آنها با تمرین و کنترل دقت رویا دیدن میسر است.در یک لحظه دقت رویادیدنمان آنها را در میان اشیای رویا کشف می کند و بر آن متمرکز می شود . سپس تمام رویا از بین می رود و انرژی بیگانه می ماند.

و اما برای گذشتن از اولین خوان باید نگاه را بر هر چیز دلبخواهی به عنوان نقطه ی شروع متمرکز کرد. سپس نگاه را به شی دیگری برده و نگاه های کوتاه به دیگر اشیا انداخت. اگر نگاه ها صرفاً کوتاه و اجمالی باشد ، تصویر جا به جا نمی شود، سپس برگشته  و به شی اول نگریست. در آغاز نباید به اشیا زیادی نگریست و تا چهار شی کافیست. زمانی که شخص بتواند تصویر شی را نگاه دارد ، در واقع مکان رویا دیدن پیوندگاه را ثابت نگاه داشته است.

 

خوان دوم

وقتی از یک رویا در رویای دیگری بیدار شویم به دومین خوان رویا دیدن رسیده ایم . شخص می تواند هر قدر که خواست رویا ببیند ولی باید آن را کنترل کند و در دنیایی که می شناسد بیدار نشود. در حقیقت منظور این است که بعد از رویا دیدن باید به طور طبیعی بیدار شد اما در مدتی که رویا می بیند باید در خواب دیگری بیدار شود.

رویابین بعد از  گذر از اولین خوان به کالبد انرژی رسیده است.کالبد انرژی همتای کالبد مادی است. پیکربندی شبح گونه ای که از انرژی خالص است.بنابراین آنچه واقعاً در دومین خوان گام می نهد و از رویایی به رویای دیگر می پرد ، کالبد انرژی است. هدف حقیقی رویادیدن ، کامل کردن کالبد انرژی است.کالبد انرژیِ کامل چنان کنترلی بر دقت رویا دیدن دارد که وقتی لازم باشد آن را متوقف می کند. این دریچه ی امنیتی است که رویابینان دارند. هر قدر که در رویا دیدن افراط کنند و وا دهند موقعی می رسد که دقت رویا دیدنشان دوباره آنها را باز می گرداند.

دو راه برای گذر صحیح از دومین خوان رویا دیدن هست. یکی بیدار شدن در رویایی دیگر است، یعنی خواب دیدن اینکه شخص رویایی دارد و بعد در رویا می بیند که بیدار می شود. دیگری این است که با کمک اشیای یک رویا ، رویای دیگررا رها سازد.

رویابینان با گذشتن از اولین یا دومین خوان رویا به آستانه ی خاصی از انرژی می رسند که شروع به دیدن چیزها یا شنیدن صداها می کنند. چندین صدا نمی شنوند ، فقط یک صداست. ساحران آن را صدای مامور مخفی رویا دیدن می نامند.مامور مخفی رویا انرژی بیگانه ای است که منسجم گشته . انرژی بیگانه که به رویابینان کمک می کند و با پرده برداشتن از امور ، مطلب را به آنها می فهماند. هنگام جا به جایی پیوندگاه و تثبیت آن در مکان جدید ، هر چه استقرار محکمتر باشد مواجهه با مامور مخفی بیشتر است. این نیرو از قلمرو موجودات غیرآلی می آید و به همین دلیل است که همواره رویابینان با آن مواجه می شوند.

وقتی رویا بین آموخت که چگونه انرژی بیگانه را جدا و دنبال کند به دومین خوان رویا رسیده و از آن گذشته است.

بیدار شدن از رویا در رویایی دیگر یا عوض کردن رویا ها ، در واقع مشقی است که ساحران قدیم به ارث گذاشتند تا توانایی رویابین تربیت شود و پرورش یابد که بتواند انرژی بیگانه و یا به تعبیر کتاب پیشاهنگ را جدا و دنبال کند.

جدا کردن پیشاهنگها هنری بس بزرگ است . وقتی رویابینها این کار را بیاموزند ، ناگهان خوان دوم باز می شود و جهانی که در پشت آن است در دسترس آنان قرار می گیرد. این جهان تمام مدت آنجاست ولی ما نمی توانیم به درون آن رویم ، زیرا فاقد انرژی لازم هستیم. در واقع خوان دوم رویا دیدن دری به جهان موجودات غیر آلی است و رویا دیدن کلیدی است که آن در را می گشاید.

در مورد دومین خوان رویا دیدن قاعده ای متشکل از سه مرحله وجود دارد :‌اول آنکه رویابینها با تمرین کردن تعویض رویاها باید بیاموزند که پیشاهنگها را جدا کنند ، دوم آنکه باید به دنبال پیشاهنگها بروند تا به جهان واقعی دیگری گام نهند و سوم آنکه رویابینها باید در آن جهان به خود متکی باشند و با اعمالشان قوانین حاکم در آنجا و قواعد آن را کشف کنند.

 

خوان سوم

زمانی که رویا بین بتواند در رویا به خودش که خوابیده است بنگرد و خودش را ببیند ، به خوان سوم رسیده است .

اگر شخص بتواند خودش را خوابیده ببیند به سومین خوان رسیده است و بعد از آن اگر بتواند به اطراف حرکت کند از آن گذر کرده است. باید توجه داشت که منظور از حرکت صرفا حرکت فیزیکی مانند راه رفتن نیست. کالبد انرژی از جنس انرژی است و شیوه ی حرکت آن نیز متفاوت است ، مثل رد شدن از دیوار .

در سومین خوان شخص شروع می کند به اینکه واقعیت رویادیدنش را با تامل بر واقعیت دنیای روزمره یکی کند. این مشق است و ساحران آن را تکمیل کردن کالبد انرژی می خوانند.برای تکمیل دو واقعیت باید به اندازه کافی سیال بود و هر چیزی را در سومین خوان با احتیاط و کنجکاوی بررسی کرد.

مشق داده شده در سومین خوان ، محکم کردن کالبد انرژی است . رویابینان از طریق انجام دادن وظایف اولین و دومین خوان ، کالبد انرژی را بنا می نهند. وقتی به سومین خوان برسند، کالبد انرژی آماده ی بیرون آمدن است.

رویابینان باید نهایت کوشش خود را به خرج دهند تا کالبد انرژی را به راه اندازند. در این خوان رویابینان مجبورند از انگیزه ی تقریباً مقاومت ناپذیری دوری کنند که به سوی هر چیزی جذب نشوند و به این طریق اجتناب می کنند که هر قدر هم نسبت به چیزی کنجکاو باشند به امور دیگر هم توجه کنند و نگذارند شی بخصوصی آنها را گیر اندازد.

در انتها و پس از اینکه سومین مشق رویا دیدن انجام شد و کالبد انرژی به خودی خود حرکت کرد ، باید با همان کالبد، انرژی را "دید".

رویابینان قاعده ای عملی برای این کار دارند . اگر کالبد انرژیشان کامل باشد ، هر بار که به شی ای در دنیای روزمره خیره شوند ، انرژی را می بینند . وقتی در رویاها انرژی چیزی را ببینند می دانند که با جهانی واقعی سر و کار دارند. مهم هم نیست که چقدر آن جهان ممکن است به نظر دقت رویا دیدن آنها بدشکل جلوه کند.وقتی نتواند انرژی چیزی را ببیند ،‌در رویایی عادی است و نه در جهانی واقعی .

جهان واقعی دنیایی است که انرژی تولید می کند، بر عکس جهانِ خیالِ برون فکنی ها ، یعنی جایی که هیچ چیزی انرژی تولید نمی کند. مثل اکثر رویاهای ما که هیچ چیز انرژی مندی ندارد.

برای دیدن در رویا فقط باید قصد "دیدن" را کرد و با انگشت کوچکمان به آن شی ای که می خواهیم ببینیم اشاره کنیم.به این شکل می توانیم انرژی شی را ببینیم.

 

خوان چهارم

کالبد انرژی در چهارمین خوان رویا دیدن به مکانهای خاص و معینی سفر می کند و سه راه برای استفاده از چهارمین خوان هست :‌نخست سفر کردن به مکانهای واقعی در این دنیا ، دوم سفر به مکانهای واقعی در خارج از این دنیا ، و سوم سفر به مکانهایی است که فقط در قصد دیگران وجود دارد.

تنها راه گذشتن از چهارمین خوان ، قصد کردن در دقت دوم است وقتی که در رویای دوم هستیم.

کاستاندا پس از ملاقات با مبارز مرگ ، به مکانی که او قصد کرده بود وارد می شود  و به این ترتیب چهارمین خوان رویا را نیز پشت سر می گذارد.

 

متاسفانه صحبتی از دیگر خوانها در کتاب نشده است و پیشنهاد می گردد برای وضوح مطالب ، کتاب هنر رویابینی به دقت مطالعه گردد.