دسته بندی : متوقف کردن دنیا


به نظر دون خوان راه باز شدن «قدرت دیدن» سالک از توقف دنیا می گذرد ، دون خوان تاکید می کرد که برای دیدن باید الزاما دنیا را متوقف کرد . متوقف کردن دنیا کاملا مبین آن حالاتی از آگاهی است که طی آن واقعیت زندگی روزمره تعدیل می شود ؛ به این دلیل که جریان تعبیرات دائمی ما ، توسط شرایطی بیگانه با آن جریان دائمی ناگهان قطع می شود . به عقیده دون خوان شرط اولیه متوقف کردن دنیا این بود که شخص خود را مجاب کند ؛ یعنی فرد باید توصیف جدید را کاملاً بیاموزد و آن را با توصیف قبلی مقابله کند تا موفق شود در اطمینان متعصبانه اش نسبت به واقعیت شکافی ایجاد کند .

کاستاندا اولین تجربه نسبتا کامل توقف دنیا که برایش اتفاق افتاده است را در کتاب سفر به دیگر سو شرح داده است . به گفته دون خوان برای دست یافتن به توقف دنیا باید از حرف زدن با خود باز ایستیم . او بر این باور است که جهان همواره چنان است که باید باشد . این ما هستیم که آن را زنده می کنیم . ما  گفت و شنود درونی جهان را به پا می داریم و این گفت و شنود ما نیز تا هنگام مرگمان ادامه دارد . سالک چون به این نکته آگاهی دارد چونان جنگاوری به مبارزه با خود پرداخته و سعی در نگاه داشتن فرایند حرف زدن با خود است .

پس از اینکه یک سالک یاد گرفت چگونه مناظره درونی خود را متوقف کند ، راه علم ساحران بر وی باز می شود ، با این توجه که تغییر کردن تصور ما نسبت به جهان موضوع اساسی ساحری است و تنها راه رسیدن به این هدف ، متوقف کردن مناظره درونی است .

از جمله تمرینهای مفید برای متوقف ساختن دنیا ، تمرین خیره نگری است .خیره نگری موجب خاموش شدن افکار شده و فقدان فکر ، دقت تونال را کاهش می دهد. دون خوان لحظه ای را که دقت دوم به چیزی چنگ می زند «متوقف کردن» دنیا می نامید.