دسته بندی : حرکات جادویی

 

یکی از مهمترین دسته ها برای کارورزان تنسگریتی دسته های پنج دلبستگی نامیده می شود.اسم خودمانی این دسته ها ، دسته های وست وود است.این طور نامیده شده ، زیرا برای اولین بار به طور علنی در پاولی پاولیون در دانشگاه کالیفرنیا ، واقع در لوس آنجلس ، آموخته شده است که در ناحیه ای به نام وست وود قرار دارد.

هر چه ساحران انجام دادند در محدوده ی این پنج دلبستگی می گشت ، نخست حرکات جادویی ، دوم مرکز انرژی دار در کالبد انسانی که مرکز تصمیمات نامیده می شود، سوم  مرور دوباره ، وسیله ای برای گسترش و افزایش میدان آگاهی انسان ، چهام رویا دیدن ، هنر حقیقی شکستن پارامترهای ادراک طبیعی ، پنجم سکوت درونی ، مرحله ی بینش انسانی که آن ساحران تمام دستاوردهای خویش را در ابعاد جدید ادراک  و بینش از آن آغاز کردند.

 1.مرکز تصمیمات    2. مرور دوباره      3.رویا دیدن    4.سکوت درونی

 

توضیحات مختصری از هر مرکز :

 

اولین گروه : مرکز تصمیمات

مهمترین موضوع برای شمنانی که در مکزیک در زمانهای قدیم می زیستند و برای تمام شمنان سنت دون خوان مرکز تصمیمات بود . شمنان بر اثر نتایج عملی تلاشهایشان متقاعد شده اند که در بدن انسان نقطه ای است که مسئول تصمیم گیریهاست. نقطه v ، ناحیه ای در نوک استخوان جناغ سینه در پای گردن ، در جایی که استخوانهای ترقوه به هم می رسند و حرف v را شکل می دهند. مرکزی است که انرژی در آن آنقدر رقیق می شود که بینهایت لطیف می گردد و نوعی خاص از انرژی در آنجا ذخیره می شود که شمنان قادر به تعریف آن نیستند. به هر حال آنها مطمئن هستند که می توانند حضور این انرژی و تاثیرات آن را حس کنند.

-چرخش انرژی در مرکز تصمیمات ضعیف تر از بقیه ی مراکز است . به همین دلیل است که بشر به ندرت می تواند تصمیمی بگیرد. ساحران می بینند بعد از آنکه آنها حرکات جادویی خاصی را تمرین می کنند ، مرکز فعال می شود و آنها می توانند با اطمینان تصمیم بگیرند، در حالی که قبلاً حتی یک گام هم نمی توانستند در جهت تصمیم گیری بردارند.

 

 دومین گروه : مرور دوباره

- مرور دوباره طبق آنچه دون خوان به کارآموزانش آموخت، فنی بود که ساحران مکزیک کهن کشف کرده بودند و از آن موقع هر کارورز شمن آن فن را به کار می برد تا تمام تجربیات و رخدادهای زندگی خویش را بیازماید و دیگر بار تجربه کند ، به منظور آنکه به دو هدف متعالی دست یابد:

نخست هدف انتزاعی ، یعنی برآورده کردن قانون جهانی که می خواهد تا در لحظه ی مرگ آگاهی واگذار شود و دوم ، عمل گرایانه ترین هدف ، یعنی به دست آوردن سیلان آگاهی .

- ساحران مکتب دون خوان اعتقاد داشتند که مرور دوباره به معنای دادن آنچه طلب می شود به دریای تیره ی آگاهی است ، یعنی تجربیات زندگی آنان. به هر حال آنها عقیده داشتند که به کمک مرور دوباره می توانند به درجه ای از تسلط دست یابند که برای آنان امکان پذیر می سازد تا تجربیات زندگی خود را از نیروی حیاتشان جدا کنند.برای آنان این دو به طور لاینحلی به یکدیگر متصل نشده بودند و فقط بر اثر شرایط با یکدیگر پیوند داشتند.

- مرور دوباره به این معناست که هر تجربه ای که داشته ایم دیگر بار تجربه کنیم و با این کار پیوندگاه را به مقدار زیاد یا کم حرکت دهیم و آن را با نیروی به یاد آوردن وقایع تحریک کنیم تا موضعی را اتخاذ کند که داشته است در وقتی که وقایع مرور دوباره در آن زمان روی داده است. عمل جلو عقب رفتن از اوضاع پیشین به وضع کنونی ، به کارورزان شمنی سیلان لازم را می دهد تا مشکلات و عجایب خارق العاده در سفرشان به بینهایت را تحمل کنند.

مرور دوباره بر چیزی اثر می گذاشت که دون خوان کالبد انرژی می نامید.

 

 

سومین گروه : رویا دیدن

دون خوان ماتوس رویا دیدن را همچون عمل استفاده از رویاهای عادی به عنوان ورودی مناسبی برای آگاهی انسان تعریف کرد که از طریق آن به قلمروهای ادراک دست می یابد. این تعریف برای او متضمن این امر بود که رویاهای عادی می تواند به عنوان مدخلی به کار رود که ادراک را به نواحی دیگر انرژی رهنمون می شود که متفاوت از انرژی دنیای زندگی روزمره است و با این حال در اصل کاملا شبیه آن است. برای ساحران ثمره ی چنین مدخلی مشاهده ی دنیاهای واقعی بود که می توانستند در آنها زندگی کنند یا بمیرند ، دنیاهایی که به طور حیرت آوری متفاوت از دنیای ماست و با این حال کاملاً شبیه آن است.

-آنچه را دون خوان  دارای اهمیتی فوق العاده برای رویا دیدن می دانست ، اجرای سخت حرکات جادویی بود : تنها وسیله ای که ساحران مکتب او استفاده کردند تا جای پیوندگاه را تغییر دهند. اجرای حرکات جادویی به آن ساحران پایداری و انرژی لازم را به منظور برانگیختن دقت رویا دیدن می داد. بدون آن ، هیچ امکان رویا دیدن نبود.

  

چهارمین گروه : سکوت درونی

دون خوان گفت که سکوت درونی وضعی است که شمنان مکزیک کهن مشتاقانه در پی آن بودند. او آن را به عنوان حالت طبیعی ادراکِ انسان تعریف کرد که در آن افکار متوقف شده اند و تمام تواناییهای انسان در سطحی از ادراک عمل می کنند که نیازی به کاربردِ سیستم شناختی روزمره ندارد.

- سکوت درونی باید از طریق فشار دائمی انضباط به دست آورده شود. باید ذره به ذره ، لحظه به لحظه گردآوری یا ذخیره شود. به زبان دیگر شخص باید خود را مجبور به سکوت کند ، حتی اگر برای چند لحظه باشد.

سکوت درونی برای شمنان سنت دون خوان همواره با تاریکی ارتباط داشت ، شاید چون ادراک بشر ، بدون ملازم عادی خود ، گفت و گوی درونی ، در چیزی سقوط می کند که به سوراخی تیره شباهت دارد.

بنا به فهم دون خوان سکوت درونی محل پیدایی گام عظیم تکامل است. گامی در جهت معرفت خاموش یا سطح آگاهی انسان که دانستن خودبخود و آنی است.