دسته بندی : حرکات جادویی

 

یکی از خاصترین دلبستگی های شمنانی که در زمانهای قدیم در مکزیک می زیستند ، چیزی بود که آزاد سازی زهدان می نامیدند. آزادی زهدان مستلزم بیداری دومین عملکرد آن است و چون عملکرد اصلی زهدان تحت شرایط عادی ، تولید مثل است ، آن ساحران صرفاً به چیزی پرداختند که دومین عملکرد آن می دانستند، یعنی تکامل.

برای آنان تکامل در مورد زهدان بیداری و بهره برداری کامل قابلیت آن برای پردازش مستقیم معرفت بود، یعنی می شود گفت امکان دریافت داده های حسی و تفسیر کردن مستقیم آن ، بدون کمک روشهای تفسیریی که با آنها آشنا هستیم .

هدف حرکات جادویی برای زهدان این است که به زنانی که تنسگریتی را تمرین می کنند تصوری بدهد مبنی بر اینکه باید چیزی بیش از جاذبه ی روشنفکرانه باشد تا اثر این جامعه پذیری مضر را خنثی سازد که مسئول بی تفاوتی زنان است. به هر حال هشداری در این مورد هست: دون خوان ماتوس به کارآموزان زن نصیحت می کرد وقتی که این حرکات جادویی را تمرین می کنند ، با احتیاط بسیار پیش روند ، حرکات جادویی برای زهدان حرکاتی است که بیداری عملکردهای ثانوی رحم و تخمدانها را رواج می دهد و این عملکردهای ثانوی همانا دریافت داده های حسی و تفسیر آنهاست.

دون خوان زهدان را «جعبه بینش» می نامید. او همچون ساحران دیگر مکتب خویش عقیده داشت که رحم و تخمدانها ، اگر از دوره تولید مثل خارج شوند ، می توانند وسایل بینش گردند و به راستی کانون تکامل شوند.

حرکات جادویی برای زهدان بیش از حد قدرتمندند و باید با احتیاط تمرین شوند.در زمانهای قدیم مردان از اجرا کردن آنها معاف بودند.در زمانهای اخیرتر تمایلی در ساحران وجود دارد که این حرکات جادویی را عامتر عرضه دارند و بدینسان این امکان پدید آمد که آنها همچنین می توانند در خدمت مردان باشند.به هر حال ، این امکان بسیار ظریف و حساس است و باید با احتیاط ، تمرکز و عزم جزم اجرا شود.

دون خوان توضیح داد که ساحران مکتب او در زمانی معین به مردان نیز اجازه دادند تا این حرکات جادویی را به دلیل این امر تمرین کنند : انرژیی که توسط آن حرکات پدید می آید ، عملکرد ثانوی اندامهای تناسلی مذکر را بیدار می کند . او گفت که آن ساحران فکر می کردند عملکرد ثانوی اندامهای تناسلی مردان به هیچ وجه شبیه زهدان نیست. چون اندامهای تناسلی مردان در بیرون از حفره ی بدن است، هیچ تفسیری از داده های حسی نمی تواند به وقوع پیوندد. به دلیل آن شرایط خاص به این نتیجه رسیدند که عملکرد ثانوی اندامهای مردان در چیزی است که آنها تکیه گاه تکاملی نامیدند : نوعی تخته ی پرش که مردان را قادر به اجرای شاهکارهای خارق العاده ای می سازد که ساحران مکزیک کهن قصد نرمش ناپذیر نامیدند و یا قادر سازند تا صبورانه در پی هدفی واضح  و متمرکز باشند.

دسته های مربوط به زهدان به چهار قسمت تقسیم شده است که در تماس مستقیم با سه کارآموز زن دون خوان ماتوس ، یعنی تایشا آبلار ، فلوریندا دانر ، کارول تیگز و نیز بلواسکات (Blue scout، پیشاهنگ آبی) است که در دنیای دون خوان متولد شده بود. نخستین گروه آن متشکل از سه حرکت جادویی که است که به تایشا آبلار تعلق دارد. دومین متشکل از یک حرکت جادویی است که به فلوریندا دانر – گرا مربوط می شود ، سومین ، سه حرکت جادویی است که منحصراً با کارول تیگز ارتباط دارد و چهارمین متشکل از پنج حرکت جادویی و متعلق به بلواسکات است. حرکات جادویی هر قسمت به نوع خاصی از افراد مربوط می شود. تنسگریتی ، آنها را تا حد توانایی استفاده ی هر کس ارائه داده است ، گر چه آنها هنوز در جهت نوع آدمی سو گرفته اند که هر یک از آن زنان است .(به لحاظ رویا بین و یا شکارچی بودن)