دون خوان به کارآموزانش آموخت که برای شمنانی که در زمانهای قدیم در مکزیک می زیستند ، این مفهوم که بشر مشتکل از دو بدن عمل کننده ی کامل ، یکی در سمت چپ و دیگری در سمت راست است ، برای تلاشهای آنان در مقام ساحری اساسی است.
وقتی که کالبد انسانی به عنوان انرژی مشاهده می شود ، کاملا واضح است که متشکل از دو قسمت نیست ، بلکه متشکل از دو نوع محتلف انرژی است : دو نوع جریان مختلف انرژی ، دو نوع نیروی متضاد و همزمان مکمل که در کنار یکدیگر وجود دارند و بدین ترتیب ساختار دو گانه ی هر چیزی را در جهان منعکس می کنند.
شمنان مکزیک کهن به هر یک از این دو نوع متفاوت انرژی ، ویژگیهای بدن کاملی را اعطا کردند و منحصراً بر حسب بدن چپ و بدن راست از آن صحبت کردند.تاکید آنها بر بدن چپ بود ، زیرا متوجه شدند که به دلیل ماهیت پیکربندی انرژی آن ، برای اهداف نهایی شمن گرایی ، موثرترین است.
شمنان مکزیک کهن که این دو بدن را به عنوان جریانهای انرژی تصویر کردند ، جریان چپ را به عنوان جریانی متلاطم تر و متجاوزتری وصف کردند که به شکلی مواج حرکت می کند و امواج انرژی را برون می فرستد .
او جریان انرژی بدن راست را در سطح آن به هیچ وجه متلاطم ندانست، آن انرژی همچون آبی در داخل تانکی حرکت دارد که به ملایمت عقب و جلو می رود و هیچ موجی در آن نیست ، بلکه حرکتی جنبشی و مداوم دارد.به هر حال انرژی در سطحی عمیقتر در دوایر چرخشی به شکل مارپیچهایی می چرخد.
در دنیای زندگی روزمره این دو جریان به یک واحد مبدل شده اند : کالبد انسانی ، آنچانکه ما می شناسیم .
به هر حال به چشم یک بیننده انرژی تمام بدن دورانی است.
دون خوان عقیده داشت که سلطه ی بدن راست در این ادغامِ نامتعادلِ بدنهای راست و چپ ، نشانه ی قطع سفر آگاهی ماست. آنچه به نظرمان سلطه ی طبیعی یک سو بر دیگری می رسد ، برای ساحران مکتب او نابهنجاری بود که می کوشیدند تا آن را تصحیح کنند.
آن شمنان یقین داشتند که به منظور استقرار تقسیمی هماهنگ بین بدنهای چپ و راست کارورزان نیاز دارند که آگاهی خود را افزایش دهند. به هر حال ، هر گونه افزایش آگاهی انسان باید از طریق سخت ترین انضباط صورت پذیرد، در غیر اینصورت این فزونی که با سختی به دست آمده است به وسوسه ای فکری مبدل می شود و می تواند به هر چیزی از انحراف روانشناختی گرفته تا صدمه ی انرژیکی ، منجر شود.
دون خوان مجموعه حرکات جادویی را که منحصراً با جدایی بین بدنهای راست و چپ سر و کار دارند ، گروه گرما نامید. گروه گرما ، نامی خودمانی ،لقبی بود که به این مجموعه از حرکات جادویی داده شد ، زیرا انرژی بدن راست را اندکی به جریان می انداخت.