کالبد اختری خارج از کالبد جسمانی است یا داخل آن؟
پاسخ: همزمان در برون و درون کالبد جسمانی است. برای آنکه بر آن تسلط یافت، باید قسمتی از آن که بیرون و به آزادی شناور است به انرژی متصل شود که درون کالبد جسمانی جای دارد. نیروی برونی فراخوانده و توسط تمرکزی ثابت نگاه داشته می شود، ضمن اینکه انرژی درونی با باز شدن دروازه های مرموزی در بدن و اطراف آن رها می گردد. وقتی دو سو ادغام شوند ، نیرویی پدید ی آید که شخص را قادر می سازد کارهای باور نکردنی را انجام دهد.
این دروازه های اسرارآمیزی که درباره اش حرف می زنید، کجاست؟
پاسخ: بعضی نزدیک پوست است و بعضی دیگر کاملاً درون بدن. هفت دروازۀ اصلی وجود دارد. وقتی آنها بسته اند، انرژی درونی ما در کالبد جسمانی محبوس می ماند. حضور کالبد اختری در درون ما چنان با ظرافت است که ممکن است عمری را سپری کنیم و هرگز ندانیم که در آنجاست. به هر حال اگر کسی می خواهد آن را رها سازد، باید دروازه ها گشوده شوند و این کار بر اثر تمرینهای مرور دوباره و تنفس کردنی انجام می گیرد.
برای گشودن دروازه ها تغییر کامل نحوۀ رفتار ضروری است، زیرا تصور ادراکی ما در این باره که جامد هستیم، چیزی است که کالبد اختری را محبوس می دارد و نه ساختار جسمانی بدن را.
بازی کردن با قدرتهایی که در پس دروازه هاست احمقانه و خطرناک است. کالبد اختری باید رفته رفته، با هماهنگی آزاد شود. به هر حال شرط لازمه آن است که شخص مجرد بماند.
ما باید برای تعادل کالبد اختریمان کار کنیم. و این کار با گشودن دروازه ها امکان پذیر است.
نخستین دروازه در کف پا و در پایۀ انگشت بزرگ است.
دومین دروازه ناحیه ای ست که شامل عضلۀ پشت ساق پا و قسمت درونی زانو می شود.
سومین دروازه در اندامهای تناسلی و دنبالچه است.
چهارمین و مهمترین در ناحیۀ کلیه هاست.
پنجمین نقطه بین کتف هاست.
ششمین دروازه در پای جمجمه است.
و هفتمین نقطه هم فرق سر است.
اگر
نخستین یا دومین مرکز ما گشوده باشند. ما نوع خاصی از نیرو را عبور می دهیم که
ممکن است مردم آن را تحمل ناپذیر بدانند. برعکس اگر سومین و چهارمین دروازه، آنچنان
که تصور می رود، بسته نباشند، نوع خاصی از نیرو را عبور می دهیم که مردم آن را بی
نهایت جاذب می یابند.
تایشا آبلار/گذر ساحران